مشاور تبلیغات | مشاور بازاریابی | مشاور برند

نقد ، بررسی و تحلیل مسائل روز تبلیغات و بازاریابی ایران جهان توسط علیجاه شهربانویی مشاور و مدرس تبلیغات و بازاریابی

مشاور تبلیغات | مشاور بازاریابی | مشاور برند

نقد ، بررسی و تحلیل مسائل روز تبلیغات و بازاریابی ایران جهان توسط علیجاه شهربانویی مشاور و مدرس تبلیغات و بازاریابی

ایجاد برنامه ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا ارتباطات منسجم بازاریابی ( IMC )

ارتباطات یکپارچه بازاریابی (Integrated Marketing Communications) که به اختصار IMC، نامیده می‌شود، یک مفهوم ساده و در عین حال مهم است که ارتباط و به‌هم پیوستگی تمام اشکال ارتباطی و پیام‌های ارسالی در خصوص بازاریابی را تضمین می‌کند. یکی از چهار مولفه اصلی در آمیخته بازاریابی (که قبلا در همین ستون معرفی شده است)، مولفه ترویج (Promotion) است که ابزارهای ارتباطی یکی از مباحث اصلی در آن است. به‌طور یقین ابزارهای ارتباطی زمانی می‌توانند اثربخشی بیشتری داشته باشند که به جای انفصال، با هم هماهنگی و یکپارچگی داشته باشند و مجموعه‌ای از روش‌های ارتباطی هماهنگ می‌تواند هم‌افزایی موثری ایجاد کنند.

یکپارچگی ابزارهای ارتباطی می‌تواند در سطوح مختلفی رخ دهد، این یکپارچگی می‌تواند در سطوح افقی، عمودی، داخلی و خارجی اتفاق بیفتد. یکپارچگی افقی در ابزارهای ارتباطی بازاریابی و سراسر واحدهای عملکردی سازمان زمانی اتفاق می‌افتد که تمامی واحدها اعم از تولید، مالی، توزیع و ارتباطات با هم کار کنند و به‌طور کاملا آگاهانه تصمیمات و اقدامات خود را به‌صورت پیامی مشترک به مشتریان ارسال کنند. یکپارچگی عمودی، به معنای پیوستگی ابزارهای ارتباطی بازاریابی با اهداف کلان و استراتژی‌های سازمان و حمایت و پشتیبانی از آنها است. ازجمله مثال‌های خوب برای این یکپارچگی ارسال پیام‌های چشم‌اندازهای سازمان‌ها در ارتباطات ایجاد شده با مشتری است. یکپارچگی داخلی؛ به معنای آگاه سازی و انگیزه بخشی به کارکنان سازمان در مورد پیشرفت‌ها و پروژه‌های جدید، دریافت استانداردها یا شرکای تجاری تازه است. یکپارچگی خارجی به معنای استفاده از پتانسیل شرکت‌های دیگر برای ایجاد ارتباط بازاریابی است برای مثال، می‌توان از ارائه تبلیغات مشترک با یک شرکت دیگر استفاده کرد.
 معرفی ابزار
اگرچه ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی نیازمند صرف تلاش، برنامه‌ریزی و تخصیص منابع است، اما استفاده از این ابزار می‌تواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی، افزایش فروش و سود، صرفه‌جویی در هزینه و زمان و تنش در بازاریابی شود.

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های این ابزار افزایش سود ناشی از اثربخشی مناسب است، گاهی ممکن است یک پیام مناسب و یکپارچه تاثیرگذاری به مراتب بیشتری از هزاران پیام بی‌ربط برای مخاطبان داشته باشد. وقتی مخاطبان مجموعه‌ای پیام‌های ارتباطی به هم پیوسته و متناسب، به هنگام و برنامه‌ریزی شده دریافت می‌کنند، می‌توانند تصمیم‌گیری مناسب‌تری برای انتخاب داشته باشند. با وجود عقل سلیم وجود یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی را می‌پذیرند، اما مشاهده می‌شود که سازمان‌ها با اجرا، پیاده‌سازی و استفاده از آن با مسائلی روبه‌رو هستند. یکی از دلایل این موضوع وجود ساختارهای سازمانی انعطاف‌ناپذیر است، مدیران در چنین سازمان‌هایی برای محافظت از بودجه و قدرت خود، در مقابل
IMC از خود مقاومت نشان می‌دهند. درحالی که اگر تمامی ارکان سازمان از اهمیت یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی آگاه باشند، همکاری مناسب و اثربخشی از خود نشان می‌دهند. جالب اینکه در برخی از شرکت‌های بزرگ(که در کشور ما نیز کم نیستند)، به دلیل وجود رقابت ناسالم این یکپارچگی حتی در واحد بازاریابی سازمان نیز مشاهده نمی‌شود و این مساله در دراز مدت تاثیرات مخربی بر تصویر سازمان در ذهن مشتری خواهد گذاشت. 
برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی گام‌های زیر را بردارید: 
1) حمایت کامل مدیریت را داشته باشید. با اطمینان از اینکه مدیریت ارشد
IMC را درک کرده است؛ حمایت و پشتیبانی آنها را جلب کنید. 
2) در سطوح مختلف مدیریت یکپارچگی ایجاد کنید. با برنامه ریزی و تشکیل جلسات منظم، به مدیران سازمان اهمیت
IMC را منتقل و در آنها یکپارچگی ایجاد کنید. 
3) برای ارتباطات بازاریابی استراتژی شفافی تدوین کنید. برای ارتباطات در بازاریابی باید اهداف و استراتژی‌های روشنی داشته باشید. باید اطمینان حاصل کنید ارتباطات بازاریابی ایجاد شده، برای نام تجاری شما ارزش افزوده ایجاد می‌کند. 
4) اول به مشتری به فکر کنید. ارتباطات بازاریابی را در سراسر فرآیند خرید مشتریان خود قرار دهید. مراحل قبل از خرید مشتری را به خوبی شناسایی کنید و در هر مرحله یک ابزار ارتباطی مناسب با آن انتخاب و استقرار دهید. 
5) برای ارتباطات بازاریابی یک سیستم اطلاعاتی مناسب را به‌کار گیرید. برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی، نیاز به سیستم اطلاعاتی مناسبی در مورد مشتریان هستید تا بتوانید در زمان مناسب اطلاعات و پیام‌های مهم را به آنها منتقل کنید. 
6) از رسانه‌های مختلف برای ابزارهای ارتباطی استفاده کنید. با توجه به متغیرهایی چون نوع ارتباط(یک طرفه یا دوطرفه) با مشتری و همچنین نحوه ارتباط (جمعی یا هدف‌گیری شده) نوع ابزارهای ارتباطی خود را انتخاب و از آن استفاده کنید. 
7) همیشه برای تغییر آماده باشید. از تجارب خود در بازاریابی یادگیری داشته باشید و به‌طور مستمر برای ایجاد ارتباطات موثر در بازاریابی در حال جست‌وجو باشید و همیشه برای تغییر رویکرد در بازاریابی آماده باشید.

لینک مرجع

ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا ارتباطات منسجم بازاریابی ( IMC ) چیست؟


عصر بانک؛  یکی از چهار مولفه اصلی در آمیخته بازاریابی (که قبلا در همین ستون معرفی شده است)، مولفه ترویج (Promotion) است که ابزارهای ارتباطی یکی از مباحث اصلی در آن است. به‌طور یقین ابزارهای ارتباطی زمانی می‌توانند اثربخشی بیشتری داشته باشند که به جای انفصال، با هم هماهنگی و یکپارچگی داشته باشند و مجموعه‌ای از روش‌های ارتباطی هماهنگ می‌تواند هم‌افزایی موثری ایجاد کنند.

 

یکپارچگی ابزارهای ارتباطی می‌تواند در سطوح مختلفی رخ دهد، این یکپارچگی می‌تواند در سطوح افقی، عمودی، داخلی و خارجی اتفاق بیفتد. یکپارچگی افقی در ابزارهای ارتباطی بازاریابی و سراسر واحدهای عملکردی سازمان زمانی اتفاق می‌افتد که تمامی واحدها اعم از تولید، مالی، توزیع و ارتباطات با هم کار کنند و به‌طور کاملا آگاهانه تصمیمات و اقدامات خود را به‌صورت پیامی مشترک به مشتریان ارسال کنند. یکپارچگی عمودی، به معنای پیوستگی ابزارهای ارتباطی بازاریابی با اهداف کلان و استراتژی‌های سازمان و حمایت و پشتیبانی از آنها است. ازجمله مثال‌های خوب برای این یکپارچگی ارسال پیام‌های چشم‌اندازهای سازمان‌ها در ارتباطات ایجاد شده با مشتری است. یکپارچگی داخلی؛ به معنای آگاه سازی و انگیزه بخشی به کارکنان سازمان در مورد پیشرفت‌ها و پروژه‌های جدید، دریافت استانداردها یا شرکای تجاری تازه است. یکپارچگی خارجی به معنای استفاده از پتانسیل شرکت‌های دیگر برای ایجاد ارتباط بازاریابی است برای مثال، می‌توان از ارائه تبلیغات مشترک با یک شرکت دیگر استفاده کرد.


معرفی ابزار
اگرچه ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی نیازمند صرف تلاش، برنامه‌ریزی و تخصیص منابع است، اما استفاده از این ابزار می‌تواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی، افزایش فروش و سود، صرفه‌جویی در هزینه و زمان و تنش در بازاریابی شود.

 


یکی از مهم‌ترین مزیت‌های این ابزار افزایش سود ناشی از اثربخشی مناسب است، گاهی ممکن است یک پیام مناسب و یکپارچه تاثیرگذاری به مراتب بیشتری از هزاران پیام بی‌ربط برای مخاطبان داشته باشد. وقتی مخاطبان مجموعه‌ای پیام‌های ارتباطی به هم پیوسته و متناسب، به هنگام و برنامه‌ریزی شده دریافت می‌کنند، می‌توانند تصمیم‌گیری مناسب‌تری برای انتخاب داشته باشند. با وجود عقل سلیم وجود یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی را می‌پذیرند، اما مشاهده می‌شود که سازمان‌ها با اجرا، پیاده‌سازی و استفاده از آن با مسائلی روبه‌رو هستند. یکی از دلایل این موضوع وجود ساختارهای سازمانی انعطاف‌ناپذیر است، مدیران در چنین سازمان‌هایی برای محافظت از بودجه و قدرت خود، در مقابل IMC از خود مقاومت نشان می‌دهند. درحالی که اگر تمامی ارکان سازمان از اهمیت یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی آگاه باشند، همکاری مناسب و اثربخشی از خود نشان می‌دهند. جالب اینکه در برخی از شرکت‌های بزرگ(که در کشور ما نیز کم نیستند)، به دلیل وجود رقابت ناسالم این یکپارچگی حتی در واحد بازاریابی سازمان نیز مشاهده نمی‌شود و این مساله در دراز مدت تاثیرات مخربی بر تصویر سازمان در ذهن مشتری خواهد گذاشت.


برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی گام‌های زیر را بردارید:


1) حمایت کامل مدیریت را داشته باشید. با اطمینان از اینکه مدیریت ارشد IMC را درک کرده است؛ حمایت و پشتیبانی آنها را جلب کنید.


2) در سطوح مختلف مدیریت یکپارچگی ایجاد کنید. با برنامه ریزی و تشکیل جلسات منظم، به مدیران سازمان اهمیت IMC را منتقل و در آنها یکپارچگی ایجاد کنید.


3) برای ارتباطات بازاریابی استراتژی شفافی تدوین کنید. برای ارتباطات در بازاریابی باید اهداف و استراتژی‌های روشنی داشته باشید. باید اطمینان حاصل کنید ارتباطات بازاریابی ایجاد شده، برای نام تجاری شما ارزش افزوده ایجاد می‌کند.


4) اول به مشتری به فکر کنید. ارتباطات بازاریابی را در سراسر فرآیند خرید مشتریان خود قرار دهید. مراحل قبل از خرید مشتری را به خوبی شناسایی کنید و در هر مرحله یک ابزار ارتباطی مناسب با آن انتخاب و استقرار دهید.


5) برای ارتباطات بازاریابی یک سیستم اطلاعاتی مناسب را به‌کار گیرید. برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی، نیاز به سیستم اطلاعاتی مناسبی در مورد مشتریان هستید تا بتوانید در زمان مناسب اطلاعات و پیام‌های مهم را به آنها منتقل کنید.


6) از رسانه‌های مختلف برای ابزارهای ارتباطی استفاده کنید. با توجه به متغیرهایی چون نوع ارتباط(یک طرفه یا دوطرفه) با مشتری و همچنین نحوه ارتباط (جمعی یا هدف‌گیری شده) نوع ابزارهای ارتباطی خود را انتخاب و از آن استفاده کنید.


7) همیشه برای تغییر آماده باشید. از تجارب خود در بازاریابی یادگیری داشته باشید و به‌طور مستمر برای ایجاد ارتباطات موثر در بازاریابی در حال جست‌وجو باشید و همیشه برای تغییر رویکرد در بازاریابی آماده باشید.

لینک منبع

بازاریابی از طریق تاثیر گذاران یا اینفلوئنسر مارکتینگ

یکی از جدیدترین و آخرین ابزارهای بازاریابی دیجیتال در جهان، اینفلوئنسر مارکتینگ ( Influencer marketing ) یا بازاریابی از طریق تاثیرگذاران است.

منظور از تاثیرگذاران افرادی هستند که طی مدتی طولانی و با انتشار محتوای مفید ]در شبکه های اجتماعی، علی الخصوص اینستاگرام[ شخصیت آنلاین قابل قبولی را برای خود ساخته و پتانسیل تاثیرگذاری بر نظرات و رفتار مخاطبان را ایجاد می کنند. محتوای منتشرشده از سوی او یک محوریت مشخص (سبک زندگی، آشپزی، مد، سفر، پزشکی یا …) دارد و نظراتش در آن حوزه برای دنبال‌کنندگان قابل احترام و اطمینان است. این فرد با انعکاس زندگی خود، به جذاب ترین شکل ممکن، شخصیت و سبک زندگی ایده آلی را از خود در ذهن مخاطبین ساخته و رفته رفته یک کشش میان تمایلات افراد رو به افزایش وی، و عادات، علایق و رفتارهایش فزونی می یابد.

اینفلوئنسرها به ۳ دسته تقسیم می شوند. یک دسته افرادی هستند که عده ای بواسطه شهرتشان سبک زندگی آنان را دوست دارند؛ از جمله ورزشکاران، بازیگران و خواننده ها. دسته دیگر متخصصانی هستند که بواسطه تخصص خود تاثیر گذارند. برای مثال آشپزها و آرایشگران. این دسته بیشتر در حیطه محصولات حوزه تخصص خودشان بر روی افراد تاثیر گذارند. دسته سوم، افرادی هستند که به بواسطه سبک زندگی جذاب و ایده آلشان برای برخی، پر فالوئر شده و تاثیر گذار می شوند. مثلاً دختران جوانی که زندگی لوکسی دارند، عکاس های اینستاگرامی، برخی مادرها با عکس های کودکانشان، و جوانانی که اهل سفر هستند و سفرنامه شان را باشتراک می گذارند.

به فرآیند جلب اعتماد مخاطبان یک Influencer و تبدیل این دنبال کنندگان به مشتری از طریق نظرات او، اینفلوئنسر مارکتینگ می‌گویند. در واقع در این فرآیند پیام برند شما از طریق یک منبع مورد اعتماد و مورد علاقه به مخاطبان ارائه می‌شود. یک بازیگر، یک فروشگاه مبلمان منزل را به دنبال کنندگانش توصیه می کند، یک آرایشگر معروف و پر طرفدار ]در اینستاگرام[ از برند خاصی از لوازم آرایشی بهداشتی تعریف می کند، دخترک جوان خوش پوش، کافه و رستوران های خاصی را معرفی می کند، تجربه خوب خریدش پیرامون خرید از یک فروشگاه اینترنتی را باشتراک می گذارد، یا اینستاگرمر ِ دیگری که اهل سفر است و دست به قلم، از جدید ترین نوشیدنی خنک یک مارک تجاری رونمایی می کند.

ادامه مطلب بازاریابی از طریق تاثیر گذاران یا اینفلوئنسر مارکتینگ

شخصیت های سریال گیم آف ترونز تبلیغاتچی می شوند!

بازی آژانس ها ! فکر می کنید اگر کاراکترهای سریال محبوب گیم آف ترونز (Game of Thrones Characters) در یک آژانس تبلیغاتی کار می کردند چه می گفتند و چه می کردند؟ خود شما راستی به کدام کاراکتر سریال گیم آف ترونز (Game of Thrones Characters) شبیه هستید؟
آژانس هندی دیجیتال Chipmp&z طرحهایی را آماده کرده است برای موقعیتی که هریک از کاراکترهای مشهور سریال گیم آف ترونز بجای یکی از افراد متخصص در زمینه تبلیغات قرار می گیرند. حتی برخی شخصیت ها به عنوان مشتری هم مطرح شده اند. این کار جالب با جملات قصار و تصویری سازی بسیار جالب توجه، شخصیت های سریال را به تبلیغاتچی هایی تمام عیار بدل کرده است البته به جهت تفاوت های فرهنگی و جلوگیری از منشوری شدن این وب سایت، همکاران من نتوانستند، عمده مطالب این نوشته را ترجمه کنند. شما اگر مایل هستید که متن کامل را مطالعه کنید، نشریه دیجیتال AD WEEK مرجع اصلی است.

ادامه مطلب شخصیت های سریال گیم آف ترونز تبلیغاتچی می شوند.


 علیجاه شهربانویی مدیر عامل آژانس تبلیغاتی سان
عضو هیات علمی و مدرس دپارتمان تبلیغات مدرسه کسب و کار بن ژیوار

شخصیت های سریال گیم آف ترونز تبلیغاتچی می شوند!

 بازی آژانس ها

ساخت یک برند شخصی پیروز در میان تلاطم جنگ سرد و گرم

هرگاه صبحت از برند شخصی یا برندسازی شخصی به میان می آید ناخودآگاه ما به یاد آرتیست ها و یا به قول امروزی ها ایسنتاگرام ها می افتیم. امروزه به کمک رسانه های اجتماعی خیلی زود تبدیل به یک شخص معروف می شوند. بماند که چقدر این معرف شدن هم معنی آن چیزی است که اندیشمندان بازاریابی از آن یاد می کنند. به هرحال چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم آدم معروفها پیشتر با شبکه فیس بوک و این روزها با توئیتر و اینستاگرام برند شخصی خود را راهبری می کنند و از مجال برای فرصت های پیش رو استفاده می کنند.

مبحث بازاریابی سیاسی نیز از حوزه هایی است که شدیدا تحت تاثیر برندهای شخصی قرار می گیرد. به عنوان مثال، انتخابات مهم، نظیر انتخابات ریاست جمهوری در هر کجای دنیا، علاوه بر اینکه تحت تاثیر برنامه های کاندیداهای منتخب برای مسوولیت پیش قرار دارد اما به شدت به مساله برند شخصی کاندیداها نیز مربوط است. بنابراین کاندیداها سعی می کنند تا با بروز و ارائه تداعیات مثبت نسبت به زندگی شخصی شان – یا به عبارت دیگر برند شخصی شان- رای دهندگان را تحت تاثیر قرار دهند و بیشتر رای جمع کنند.

حتی کسب قدرت در کارزارهای انتخاب ریاست جمهوری در کشورهایی مثل ایالات متحده بقدری بر مدار بی اخلاقی می گردد که کاندیداها از ضربه زدن به برند شخصی طرف مقابل هیچ ابایی ندارند و هر نکته ای از زندگی شخصی طرف مقابل را بهانه ای برای تخریب بکار می برند. اتفاقاتی که میان دو کاندیدای اخیر ریاست جمهوری آمریکا یعنی دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون ناظر این مدعاست. مشکلات اخلاقی دونالد ترامپ و ضعف جسمانی کلینتون و ماجرای ایمیل های وی که از سوی اف بی آی افشا شد، ناظر بر این مدعاست. ادامه مطلب برند شخصی ...